loading...
زبان

Happi

سارينا سعادت ، فاطمه زماني بازدید : 9 سه شنبه 17 دی 1392 نظرات (2)
Mr.Bean Science . I was stuck in ELEVATOR for 3 hrs Due to electric failure Mr.Bean: Ya me too I was stuck on ESCALATOR for 5 hrs جک مستربین از زمانی که برق رفت من تو آسانسور 3 ساعت گیرکردم. . مستربین: من هم همین طور!! من 5 ساعت رو پله برقی گیرکردم. ............................... Aeroplane asks a Rocket How is that you can fly so fast? The Rocket replies you will know the pain when they put fire at your back! سوال هواپیما از موشک : یه هواپیما از یه موشک می پرسه که : چطوری می تونی این قدر سریع پرواز کنی؟ موشک جواب میده : اگه تو , پشتت آتیش میزاشتن میدونستی که چقدر درد داره... .................................................. TEACHER: what is the different between problem and challenge???? STUDENT:3boys+1girl=problem 1boy+3girls=challenge.. , معلم : فرق بین مشکل و رقابت کردن چیه؟ دانش آموز : 3 پسر + 1 دختر = مشکل 1 پسر + 3 دختر = رقابت....... ....................................... Look a thief has entered our kitchen and he is eating the cake I made. 2: Whom should I call now, Police or Ambulance? اولی : بیا نگاه کن یه دزد وارد آشپزخونه شده و داره کیکی که پخته بودم رو میخوره!!! دومی : خوب باید پلیس رو صدا کنم یا آمبولانسو!!!! ............................................. Dad : Son, what do you want for your birthday? Son : Not much dad, just a radio with a sports car around it. پدر : پسرم ، برای روز تولدت چی میخوای؟ پسر : چیز زیادی نمیخوام ، فقط یه رادیو که اطرافش ماشین اسپورت باشه!!! ................................................ Jack was attending the funeral service of the richest man in the city. Beacause he was weeping bitterly, a man asked sadly, \\\" was the deceases one of the dear relatives? \\\"No\\\" said jack. \\\" Then why are you crying?\\\" asked the stranger. \\\" Because I\\\'m not one of the relatives,\\\" answered jack. جک به مراسم تشییع جنازه ثروتمندترین مرد شهر رفته بود. چونکه او زارزار می گریست ، مردی با تاثر از او پرسید. \\\" آیا متوفی از بستگان عزیز شما بود؟\\\" جک گفت ، \\\" نه \\\" آن غریبه پرسید : \\\" پس چرا دارید گریه می کنید؟ \\\" جک پاسخ داد ، \\\" چون که یکی از بستگانش نیستم.
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط هاجر در تاریخ 1392/10/18 و 19:39 دقیقه ارسال شده است

باحالهشکلکشکلک

این نظر توسط ستايش در تاریخ 1392/10/18 و 12:35 دقیقه ارسال شده است

ممنون دوست خوبم زيبا بود!!!!!!!
واقعا خوش به حال بچه هاي مدرستونشکلک
پاسخ : lممنون واقعا


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 5
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 5
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 5
  • بازدید ماه : 7
  • بازدید سال : 9
  • بازدید کلی : 202